چقدر بارون شدید می باره ، مدام صداش می آد
هفته پیش هم بابل بارونش شدید بود . من و مریم بیرون بودیم،بارون گرفت،اولش کلی زیر بارون قدم زدیم بعد، بدون توجه به اطراف ونگاه های دیگران که انگاری کاری جز زل زدن به دخترا ندارن،دوییدیم خیلی خوب بود مخصوصن وقتی دونه های بارون با سرعت می خوره به صورتت، اگه با اون سر و وضع و لباسای خیس ماما نامون ما رو می دیدن...........................................................................
می گن چون بابل شهر مذهبی ، جنبه داشتن این دانشگاه ها و دانشجو ها رو نداره که اکثرن غیر بومی هستن و نوع رفتار ،پوشش و آرایششون فرق داره
واسه همین تو خیابون که راه می ری کوچیک وبزرگ ،پیر و جوان،از پلیس گرفته تا...... زل می زنن به آدم و چرت وپرت بهت می گن، اینم از فر هنگ با لای بعضی از مردای ایرونی.......
البته تو جامعه ما این چیزا عادی ، هر کسی یه جوری باشه که همه نباشن ،یه چیز دیگه بخواد و یه حرف تازه بزنه یا زندونی و شکنجه میشه یا ناپدید می شه و خیلی اتفاقی می میره
طبیعی که تو خیا بونا هم شکنجه اون شکلی با شه، بعد وقتی می گن خا نوما چرا امنیت ندارن ،جواب می دن خا نوما اگه از حجاب برتر استفاده کنن امنیت خواهند داشت اینم از اون حرفاست
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment