شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ، تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور وتنها بمیرد
در آن گوشه، چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی بر آنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد
شب مرگ، از بیم، آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من، این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بود ی! آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
4 comments:
شعر قشنگیه. میدونی من از کدوم بیتش خیلی خوشو اومد؟از این
در آن گوشه، چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
پاینده باشی
من به دنبال كسی میگردم
كه غمش را با من تقسيم كند
من دلـم را با او
و دو تايی پس از آن
به تماشای بهاری برويم
كه شقايقها امسال به صحرا بخشيد
بیت سومش خیلی قشنگه
kheily zibast mishe tamamesho tasavvorkard
Post a Comment